تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

یادش به خیر

این روزها خیلی دلم می خواست خونه بودم شاید بیشترین چیزی که دلم هواش رو کرده رفتن به مراسم افطاری دوستان و آشنایان باشه نمی دونید با هم بودن دور یه سفره افطاری چه لذتی داره اینجا من افطارمو تنهایی باز می کنم واین یه اتفاق ناخوشایند  

پارسال وسالهای قبل با دوستان بعد از افطار می رفتیم بیرون چه خوش میگذشت با بابک ،حمید، پیمان  یادش به خیر  

یه بار هم دسته جمعی با بچه های بهمنی می رفتیم افطاباغ حمید اینا یادش به خیر دلم می خواد سریع مرخصی بگیرم بیام خونه

نظرات 3 + ارسال نظر
امید یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:56

سلام برادر من 92.6.1 اعزامم نیروی انتظامی کرمانشاه .لیسانس علوم آزمایشگاهی پزشکی دارم .چه جور جایی اونجا ؟بعدش کجا می دن؟ممنون می شم راهنمایی کنید

بعد دو ماه آموزش تقسیم می کنن اگه مرزبانی باشی می دن شهرهای مرزی اگه نیروی انتظامی باش معمولا می دن شهرهای اطراف تو کلانتری یا جایی البته رشته شما این روزها تقاضا زیاد داره به احتمال زیاد شما رو می دن بهداری نیروی انتظامی

امید یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:35

برادر خیلی ممنون من خودم از شهرستان خوی هستم آذربایجان غربی منه امید وردن چوخ ممنون .

ساق اول موفق اولاسان

نکته بین جمعه 1 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:24 http://cherainjuriye.blogfa.com/

چرا این جوریه؟

چه جوریه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد