تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

خوش به حال دیوونه ها که چیزی بارشون نیست

نه نمی خواهم بنویسم نمی دانم چه بنویسم اصلا چه بنویسیم گویی خشکسالی کلمات  

 

آزرمان می دهد وچه قدر یاد گرفته ایم که جمع ببندیم همه چیز را  ،گاهی وقتها فاصله  بین  

 

داشتن ونداشتن فقط یک حرف نون است وگاهی وقتها نان ، ایهام جالبی است همیشه  فاصله  

 

ای هست  

این روزها دستم به نوشتن نمی رود یعنی به هیچ چیزنمی رود وتکرار ها امانم را بریده اند حرف  

 

زیاد دارم اما این روزها گوش شنوا هم ندارم  کسی نیست که....  

می خواستم مطلبی در مورد عشق بنویسم اما مگر برای نوشتن خواستن کافی است نه  

 

نیست   

 

باید دلت هم باشد ولی کو دلی که  با تو باشد  این روزها نیستم نه من هستم ونه دلم ونه فکرم 

 

عجیب تنهایم  پست قبلی را که درمورد سادگی نوشته بودم خیلی ها به مسخره گرفتند وبرایم 

 

 نظرات احمقانه ای نوشتند که تایید نکردم نمی دانم این روزهاعجیب حسرت ترم اول دانشگاه را  

 

می خورم  چقدر دوران بی خبری خوش بود کاش آدمهای اطرافم را همان طور که در ترم اول نمی 

 

 شناختم در ترم های بعد هم نمی شناختم  کاش  .......   

خیلی از آدمهای اطرافم گندی از آب در آمدند که  نگو .........  

ول کنید دیگران خودشان را به کوچه علی چپ زده اند ومن نشسته ام حسرت چه چیزهایی را  

 

می خورم  دو ترم بیشتر نمانده که دانشگاه تمام شود فقط دو ترم  وفکر می کنم بسیاری از   

 

       آدمها با دانشگاه  تمام می شوند جزاندکی از هم کلاسی ها   

خوب می شود آدمهایی که سرچیزهای الکی دعوا می کنند می خندد وقهر می کنند زود تمام  

 

شوند بروند پی کارشان وما هم برویم پی زندگی مان   

اما کاش همه ما مواظب بودیم که از اول خراب نمی کردیم ووا نمی دادیم  

 

دیگر حوصله ای نیست .................................................................... 

 

......................................................................  

................................................  

..................................................................................................  

...............................................  

 

.......................................................................  

....................  

 

 

.

نظرات 6 + ارسال نظر
مردمک پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 17:59


این که خوش به حال دیوونه ها هست یا نه .. بستگی داره که از چی ، چیزی بارشون نیست!
بعضی دیوونه ها دل سوزوندنی هستن و بعضیا غبطه خوردنی!

پست قبلی تون اتفاقا دل نشین بود
"نمی خواهم بنویسم که مادر باز از بغل پله ها گذشت
نمی خواهم بنویسم که پدرم صبح تا شب ناسخ التواریخ
می خواند ومی گوید من بارم را برده ام وکارم را کرده ام..
می خواهم از سیبهای قشنگ زندگی خودم بنویسم..
و دستانم را در باد رها کردم تا حس کنم چیزی مرا از خود
می راند"

آدما ممکنه گاهی ندونن دردشون چیه و چرا اوضاع فعلی دلخورشون میکنه
اما درمون خودشونو بهتر از بقیه میدونن!
نمیخوام نسخه واستون بپیچم اما به نظرم شما خودتون بهتر
از هر کی بلدین راه علاج بپیچین واسه خودتون
بلدین چطور از این یکنواختی و تکرر روزها خلاص شین!
و به جایی برسین که عنوان یکی از پست هاتون
"خوش به حال خودم" باشه ..

می دونی من وقتی می نویسم لحظه ای نیست شاید لحظه هایی که در اون هستم روی من تاثیربذاره ولی...
آره باید یه فکری بکنم ویه پست جدید بزنم از یه زاویه قشنگتر
من بلدم چه جوری کلمات را خوب بغل هم بچینم اما بعضی وقتها بلدنیستم از تکرار روزها خلاص بشم نمیشه
مرسی از حضور همیشگی

محمود شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 http://bidagh.blogsky.com

به سراغ من اگر می آیی تند و آهسته چه فرقی دارد،تو به هر جور دلت خواست بیا،مثل سهراب دگر،جنس تنهایی من چینی نیست،که ترک بردارد

ممنون از حضورت،بازم سر خواهم زد،خیلی جالب می نویسی

منتظرتم
برای حضور ممتددت

[ بدون نام ] شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:27

حرف هایی که گفتین جواب داره!!!

شما به هیچ کدووم از چرند گویی ها اهمیت ندین؛اون چیزی که هستین باشین همین!!!

نوشته ایم که جوابشان را پیدا کنیم

صنم شنبه 3 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:30

به قول نیچه:
هیچ کس به اندازه ی مرد بر آشفته سخن نمی گوید:)

حرف خوبی بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 16:47

دیوونه هر چی نداشته باشه دیوونگی که داره من دیوونم از دست زندگی دیوونه شدم

shabestanekhiyal پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 20:40 http://shabestanekhiyal.blogfa.com/

خوش به حال دیوونه که همیشه خندونه
ازتموم زندگی روشو برمی گردونه ...........

خوش به حال دیوونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد